به دپارتمان مدیریت و کسب و کار، جایی که یاد میگیریم در بازار امروز، چگونگه مدیریت کنیم، چگونه کار کنیم، چگونه درآمد کسب کنیم و چگونه حال خود و همکاران خود را خوب کنیم، خوش آمدید!
دوره های آموزشی این دپارتمان اعم از دور های بلندمدت، ميان مدت و کوتاه مدت از دوره های مديريت پيشرفته و راهبردی کسب و کار گرفته تا دور های بازاریابی و فروش و همچنين دوره های مهارت های نرم مدیریتی و سرپرستی، به شما این امکان را می دهد که ضمن آشنایی با فرصت ها و جوانب مختلف کسب و کار و به دست آوردن دیدگاهی حرفه ای مبتنی بر تجربه اساتید و دیگر دانش پذیران، آموخته های خود را به شکل کاملا عملیاتی و کاربردی، به حوزه کسب و کاری خود وارد کرده و از نتایج مطلوب آن، نهایت لذت را ببرید. آموزه های این دوره ها، علاوه بر ایجاد نگرش مثبت، شما را تا کسب نتایج درخشان کاری و ارتقای جایگاه اجرایی تا مراتب بالای کارآفرینی، مدیریتی و رهبری کسب و کار همراهی خواهد کرد.
همراهی با این دپارتمان، آغازی خواهد بود بر شکار فرصت ها، ارتقای نگرش شغلی و بار علمی و تجربی شما در راستای اجرای فرآیندهای کاری به شکلی نوین، هدفمند و رضایت بخش.
اکنون زمان آن فرارسیده که به ما بپیوندید و قدم به دنیای مدرن و کاربردی مدیریت کسب و کار بگذارید.
وقتی یک شرکت نشان دهد که برای محصول یا خدمات آن متقاضیانی وجود دارند، رقبا بهسرعت وارد عمل میشوند. اما چیزی که مشتریان واقعاً میخواهند و شرکتهای کمی میتوانند آن را فراهم کنند، طراحی یک تجربه کاربری خوب و پاسخ کامل به مشکلات مشتریان است.
یکی از معدود موانع ورود به بازار که در بستر مزیت رقابتی ناپایدار نیز به قوت خود باقی است، به افراد درگیر و شبکههای خصوصی آنها مربوط میشود. در واقع شواهد نشان میدهند که موفقترین کارکنانی که تقاضای بسیاری برای آنها وجود دارد، کسانی هستند که شبکههای ارتباطی قوی دارند.
آماده کردن مشتریان برای فاصله گرفتن از مزیتهای رقابتی پیشپن، فرایندی بسیار مشابه فرایند معرفی یک محصول جدید است اما در جهت عکس. همه مشتریان به یک میزان آماده پذیرش مزیت رقابتی ناپایدار جدید نیستند. باید مجموعهای از اقدامات طراحی کرد که مشتریان را مرحله به مرحله در این مسیر هدایت کنند.
پرسشهای مصاحبه در کارخانه اغلب حول محور توانایی مصاحبهشونده در برآورده کردن نیازهای مصرفکنندگان و میزان وقتی که میتوانند برای کار اختصاص دهند و توانایی کار تیم آنها هستند.
تدوین استراتژی همچنان در صنایع آشفته امروزی امری مفید خواهد بود و مدیران کسب وکارها میتوانند بهطور مؤثر استراتژی رقابتی خود را تدوین و اجرا کنند، اما نمیتوانند فقط قواعد قدیمی را به کار بگیرند و حاضر نباشند آنها را تغییر دهند. امروزه بهندرت پیش میآید که شرکتی بتواند بهواقع مزیت رقابتی قدیمی خود را در مدت زمان طولانی حفظ کند.
در دنیایی که مزیت رقابتی یک کسبوکار اغلب در عرض کمتر از یک سال از بین میرود، منطقی نیست که شرکتها مدت طولانی را صرف تدوین یک استراتژی بلندمدت بکنند و سالها آن را تغییر ندهند. برای اینکه شرکتها بتوانند در صنعت خود پیشرو بمانند، باید دائماً استراتژیهای جدیدی به کار ببندند و همزمان چندین مزیت رقابتی ناپایدار را ایجاد کرده و از آنها بهرهبرداری کنند.