
- شنبه ۱۰ خرداد ۱۴۰۴
راهکارهای رشد خلاقیت کودکان
شش روش برای افزایش خلاقیت کودکان
توصیههای برنه براون و سایر کارشناسان به والدین و مربیان برای تقویت خلاقیت کودکان و در عین حال تقویت خلاقیت خودشان
چکیده
درک اینکه چه چیزی مانع از خلاقیت میشود به همان اندازه مهم است که بدانید چه چیزی باعث پرورش خلاقیت میشود. باید به کودکان اجازه دهید کشف کنند، و بارها و بارها تلاش کنند بدون اینکه از شکست بترسند. باید به آنها یاد بدهید به دنبال تجربیات جدید باشند و انگیزههای درونی خود را تقویت کنند، نه اینکه تنها به فکر پاداش باشند. خلاقیت در افرادی تقویت میشود که هم انعطافپذیر باشند هم پشتکار و درایت کافی داشته باشند. تجربهٔ شکست و مواجهه با موانع در هر سنی دردناک است، اما این اتفاق میتواند برای کودکان ویرانگر باشد. والدین و معلمان باید این طرز فکر را به کودکان القاء کنند که نهتنها از شکستهای خود نترسند، بلکه آنها را ابزاری برای رشد خود بدانند.
یکی از بهترین تمرینها برای پرورش خلاقیت کودکان نقاشی است. دورهٔ آموزش نقاشی و خلاقیت در دپارتمان کودک و نوجوان مجتمع فنی تهران یک دورهٔ عمومی است که طی ۱۸ ساعت آموزش ارائه میشود. فراگیران پس از گذراندن این دوره میتوانند ترکیببندی را بهدرستی انجام دهند و توانایی دقت در پدیدهها و قوهٔ دیدن و حساسیت بصری خود را تقویت کنند. در این دوره خلاقیت در رنگ و ترکیببندی بهطور اصولی به کودکان آموزش داده میشود.
مطالعات برنه براون دربارهٔ خلاقیت
برنه براون نویسندهای پرفروش و محقق و استاد دانشگاه هیوستون است. در کودکی خلاقیت را فراوان تجربه کرده است. او میگوید «من در خانهای گچکاریشده در نیواورلئان بزرگ شدهام و مادرم همیشه خلاقیت زیادی به خرج میداد. همهٔ پردههای خانهٔ ما را خودش دوخته بود. در خانهٔ ما همیشه هنر زنده بود. من لباسهایی میپوشیدم که با لباسهای مادرم و همچنین لباسهای عروسکهایم هماهنگ بود».
براون دو دههٔ گذشته را صرف مطالعهٔ موضوعاتی مانند شجاعت، آسیبپذیری، شرم و همدلی کرده است. او میگوید «هرگز خلاقیت را عملی جداگانه از خودم نمیدانستم. انسانبودن یعنی خلاقبودن».
بااینحال، وقتی خانوادهٔ براون به حومهٔ هیوستون نقل مکان کردند، محیط زندگی او ناگهان تغییر کرد. او میگوید «هیچکس در محلهٔ جدید لباس دستدوز نمیپوشید. همهچیز را از مراکز خرید تهیه میکردند. همهٔ لباسها به یک اندازه شیک و مثل هم بودند».
کسی که میتوانست اسبی را نقاشی کند که بیشتر شبیه اسب واقعی باشد کسی بود که او را نقاش بهتری میدانستند. اما اگر کسی اسبی میکشید که سه سر و خالهای آبی و شکل جالبی داشت، اصلاً او را هنرمند نمیدانستند».
براون در آن زمان دریافت که انطباق با دیگران -یعنی میل به شبیه دیگران شدن- یکی از چیزهایی است که خلاقیت را میکشد. مورد دیگری که باعث ازبینبردن خلاقیت میشود چیزی است که او آن را «زخمهای هنری» میماند، یعنی واکنشهای منفی که فرد نسبت به تلاشهای خلاقانهٔ خود از دیگران دریافت میکند. این اتفاق در کودکی مخربتر است و فرد آنچنان آسیبی میبیند که از تلاش برای ادامهٔ خلاقیت خود دست میکشد.
خلاقیت را میتوان پرورش داد یا خفه کرد
بروان در مورد مقولهٔ شرم مطالعهای انجام داده است و میگوید ۸۵ درصد شرکتکنندگان در این مطالعه گفتهاند در کودکی اتفاقی دردناک و شرمآور باعث شده است تصور آنها نسبت به خودشان و قدرت یادگیریشان تغییر کند و این اتفاقات تقریباً در نیمی از موارد مربوط به مقولهٔ خلاقیت بودهاند.
براون میگوید «بسیاری از شرکتکنندگان در این مطالعهٔ داستانهایی برای من تعریف کردهاند که وقتی در کودکی در کلاس درس یا در خانه بودند معلم یا پدر و مادر به آنها گفتهاند «این چیزی که کشیدی شبیه هیچچیز نیست» و این باعث شده خلاقیت هنری در آنها خفه شود».
اما این تمام ماجرا نیست. حدود ۹۰ درصد از شرکتکنندگان در مطالعهٔ براون به یاد میآوردند که در کودکی برخی بزرگسالان بودند که به آنها کمک کردند ارزش خلاقیت خود را بشناسند. بروان میگوید «بسیاری از معلمها و والدین هستند که کارهای خلاقهٔ کودکان را سرهم کرده و گفتهاند که «این یک اثری هنری است و تو چشم تیزبینی دارید که مخصوص خودت است و هیچکس دیگر این کار را نمیتواند بکند».
حال پرسش این است که والدین و معلمان برای رشد خلاقیت کودکان و دانشآموزان چه کار میتوانند بکنند. در اینجا شش توصیهٔ ساده میآوریم که میتوانید آنها را انجام دهید.
شش روش پرورش خلاقیت
یک. تعصبات خود را بشناسید
براون میگوید «نخستین کاری که باید انجام دهیم این است که خودمان را درمان کنیم. ما زخمهای خود در مورد خلاقیت را بشناسیم، نه اینکه سعی کنیم آنها را نادیده بگیریم... باید چیزی را که میخواهید ببینید مدلسازی کنید».
پروفسور ران بگتو، کارشناسی بینالمللی و شناختهشده در حوزهٔ خلاقیت در محیطهای آموزشی است. او در دورانی که دانشجو بود در مورد شعرهای خود با دلسردی و انسداد خلاقیت مواجه شد. او میگوید «اگر معلم شعر ما به من میگفت که ران، تو شاعر بزرگی مثل جان کیتس نیستی، اما بگذار به تو نشان دهم که چطور شعرهایت را بهتر کنی... بیا این چند سطر شعر را بخوان که به تو کمک خواهند کرد، این حرف کمک بزرگی به من میکرد. اما این اتفاق نیفتاد». او پس از کشف علت زخمهای هنری خود توانست وقتی خودش معلم شد نسبت به خلاقیت شاگردان خود حساسیت بیشتری خرج دهد.
پروفسور جیمز سی. کافمن نویسندهٔ کتاب خلاقیت ۱۰۱ و کتاب مزیت خلاقیت است. او میگوید ما خلاقیت را مخصوص نوابغ میدانیم و این کار باعث میشود خلاقیتهای هرروزهٔ خودمان و دیگران را نبینیم. «ما ایدههای ثابت و کهنهای درمورد خلاقیت داریم. بسیاری از مردم فکر میکنند خلاقیت مخصوص امثال شکسپیر و انیشتین است. اما خلاقیت درجات و سطوح مختلف دارد. خلاقیت به هنرها منحصر نیست و همهٔ کارهایی که در آنها فرایند حل مسئله وجود دارد نوعی کار خلاقه هستند».
وندی فایرستون روانشناسی است که بیش از ۳۵ سال در حوزهٔ آموزش به دانشآموزان پایهٔ دوازدهم سابقه دارد. او با کافمن موافق است و میگوید «خلاقیت انواع مختلفی دارد. شیوهای که کودکان حیوانات عروسکی خود را روی تخت میچینند یا شیوهای که لباسهای خود را انتخاب میکنند نشانهٔ خلاقیت آنهاست». باید همهٔ کودکان را خلاق دانست، حتی اگر آنها گرایشی به کارهای هنری نداشته باشند.
دو. از طرز فکر مبتنی بر رشد حمایت کنید
حمایت از طرز فکر مبتنی بر رشد به کودکان کمک میکند توانمندیها و خلاقیت خود را از طریق تلاش و کار بیشتر بهبود ببخشند، اما «ذهنیت ثابت» یا ذهنیتی که مبتنی بر رشد نباشد باعث میشود که آنها فکر کنند نمیتوانند تواناییها یا ناتوانیهای خود را تغییر دهند.
براون میگوید «برای کمک به کودکان و تقویت طرز فکر مبتنی بر رشد در آنها باید بیشتر به تلاش آنها توجه کنیم تا به نتیجهٔ تلاش آنها».
مثلاً بهجای اینکه به کودک بگویید نقاشی او زیباست، از او بخواهید به جزئیات اطراف چشم یا سایهٔ یک درخت بیشتر توجه کند و همزمان تمرکز و سختکوشی او را ستایش کنید. اگر کودک شما داستانی نوشته است، بهجای اینکه به او بگویید داستانش «عالی است!» یعنی بهجای اینکه به محصول تمرکز کنید، جزئیاتی مربوط به شخصیتها، فضای داستان یا انتخاب کلمات را که نشاندهندهٔ مهارت مشاهده و تخیل اوست ذکر کنید.
آنی مورفی پل نویسندهٔ خبرنامهای به بنام «The Extended Mind and The Science of Creativity» است و میگوید نباید به کودکان برچسب خلاق یا غیرخلاق بزنیم. «کودکان نشانهها را از افراد بزرگتر در زندگی خود میگیرند و فکر میکنند هر برچسبی به آنها بزنید درست است. شاید حتی بهتر باشد با خودتان هم این کار نکنید به خودتان برچسب نزنید. حتی برچسب خلاقبودن نیز میتواند مشکلزا باشد، زیرا باعث حس فشار میشود و فرد سعی میکند با آن برچسبی که به او زده مطابقت پیدا کند و این باعث اضطراب میشود».
فایرستون میگوید طرز فکر رشد و خلاقیت با هم ارتباط تنگاتنگی دارند. ذهنیت رشد یعنی در فرایند تفکر انعطافپذیری خود را حفظ کنید. بنابراین اگر همهچیز مطابق میل شما پیش نمیرود یا میخواهید کار جدیدی را امتحان کنید، با ذهنیت مبتنی بر رشد احساس آزادی خواهید کرد تا بتوانید مسیر خود را انتخاب کنید. بخشی از فرایند خلاقیت این است که تشخیص دهید در هر موقعیت چه گزینههایی پیش روی خود دارید و نتیجهٔ هر بار یکسان نیست.
سه. شکستها را بازتعریف کنید
بگتو میگوید «بههرحال شما با شکست مواجه خواهید شد. باید بدانید که اگر کاری نتیجهبخش نبود، میتوانید از آن درسهای فراوانی بگیرید. زیرا اگر از شکستهای خود درس بگیرید، این کار شما را یک مرحله به پیروزی نزدیکتر میکند».
فایرستون میگوید تجربهٔ شکست و مواجهه با موانع در هر سنی دردناک است، اما این اتفاق میتواند برای کودکان ویرانگر باشد. والدین و معلمان باید این طرز فکر را به کودکان القاء کنند که نهتنها از شکستهای خود نترسند، بلکه آنها را ابزاری برای رشد خود بدانند.
کافمن میگوید «خلاقیت با توانایی ما برای بهبودی و رشد پس از اتفاقات بد نیز مرتبط است. اگر بازی آنطور که کودک انتظار دارد پیش نمیرود، یک رهبر یا مربی میتواند به شکلی متفاوت آن تجربه را برای کودکان بازتعریف کند تا آنها از تجربهٔ ناموفق خود درس بگیرند و به راه خود ادامه دهند».
مثلاً اگر یکی از رقصندگان در یک رقص گروهی حرکات را اشتباه انجام دهد، برای بازتعریف این شکست میتواند تقسیم حرکات بین افراد را عوض کرد یا حرکات پیچیده را به چندین حرکت کوچکتر تقسیمتر تا در تمرین بعدی اعتماد به نفس کودکان بالاتر برود و دیگر اشتباه قبلی را انجام ندهند.
چهار. به نوع پاداشها توجه کنید
منطقی است که فکر کنیم پاداشدادن عاملی انگیزهبخش است، اما باید توجه داشت که در حوزهٔ خلاقیت ممکن است پاداشدادن نتیجهٔ عکس بدهد. کافمن میگوید تحسین میتواند علاقهٔ ذاتی کودکان را از بین ببرد، زیرا هر کاری را تنها برای پاداش انجام میدهند.
کافمن میگوید «مشهورترین مثال این امر زمانی است که مثلاً بگویید اگر فلان کتاب را بخوانید به تو پیتزا میدهم. با این کار اتفاقی که میافتد این است که کودکی که مطالعه را دوست ندارد برای رسیدن به پیتزا کتاب میخوانند و دیگر خود کتابخواندن ارزشش را از دست میدهد».
بنابراین برخی از انواع جوایز، مانند آبنبات بعد از کلاس موسیقی یا یک گوشوارهٔ جدید برای کمک در آشپزی برای مهمانی باعث میشوند کودکان از خلاقیت خود صرف نظر کنند. کافمن میگوید «پاداش باید با شایستگی مربوط به آن هماهنگی داشته باشد. اگر کودکی دارید که عاشق نقاشی است، باید به عنوان پاداش به او جعبهای مدادرنگی بدهید تا این پاداش علاقه و تلاش او را تقویت کند».
پنج. در لحظات خلاقیت به سخن کودکان گوش دهید
بکتو در کتاب خود میگوید سخنان کودکان در لحظهٔ خلاقیت بسیار مهم هستند. او این لحظات را «لحظات مختصر و غافلگیرکنندهٔ خلاقیت میداند که در کارها، فعالیتها و تجربههای روزمره نمایان میشوند». ممکن است این لحظه زمانی باشد که یک دانشآموز مسئلهای را حل میکند، بحث را قطع میکند تا نکتهای بگوید یا تفسیر خود را از یک نظریه، عبارت یا مسئله به شیوهای متفاوت بیان میکند. مهم است که در این لحظات کودک را نادیده نگیرید و بهدقت به سخن او گوش دهید.
بگتو میگوید «این لحظات بهویژه در فضاهای آموزشی و زمانی که دانشآموزان پاسخ درست را پیدا میکنند اتفاق میافتند». وقتی دانشآموزی چیزی غیرمنتظره پیدا میکند، شاید وسوسه شوید فوراً نظر او را اصلاح کنید تا مبادا وقت کلاس را بگیرد یا باعث اختلال در روند کلاس شود. اما بگتو میگوید «اگر یک دقیقه وقت بگذارید، میتوانید در سخن او نکتهای پیدا کنید که باعث مشارکت همهٔ دانشآموزان شود و درک آنها را افزایش دهد».
شش. کنجکاوی و تجربههای جدید را تشویق کنید
محققان دانشگاه باث در بریتانیا دریافتهاند افرادی که از تجربهها و ایدههای جدید استقبال میکنند خلاقتر از سایرین هستند. والدین و معلمان باید حس کنجکاوی و تجربهگرایی را به روشهای گوناگون در کودکان تقویت کنند. مثلاً میتوانند آنها را به گشتوگذار و بازدید از مراکز فرهنگی و موزهها و پارکها ببرند. یا فرصت امتحانکردن غذاها، ورزشها و ابزارهای جدید را برای آنها فراهم کنند. کافمن میگوید «حتی تجربههای جدید و ساده مانند بازیهای رومیزی جدید یا کمک در تهیهٔ شام نیز میتواند باعث شود بچهها به نوگرایی عادت کنند».
باید به دنبال چیزهایی باشیم که به کودکان انگیزه میدهند. باید عشق به یادگیری را در آنها ایجاد کنیم تا بتوانند در مسیر خود به خلاقیت برسند. مثلاً از آنها بخواهید لباسهای مختلف را بپوشند و خودشان به این نتیجه برسند چه لباسی بهتر است. نقش والدین راهنمایی و تسهیلگری است.
برنه براون و دشواری خلاقیت
براون سنت خلاقیت را در خانوادهٔ خود ادامه داده است. او میگوید «ما خلاقیت را بسیار مهم میدانیم و جدی میگیریم. آثار هنری بچهها را در خانه قاب میکنیم. پسرم گیتار میزند و ما همیشه برای اجراهای او حضور داریم. دخترم میتواند کاردستیهای زیبا درست کند. وقتی کوچکتر بود یک باشگاه کتابخوانی مادر و دختری راه انداختیم و هر بار کتابی میخواندیم برای آن یک کاردستی هم درست میکردیم».
براون میگوید «وقتی آثار خود را معرض نمایش عموم میگذارید، این کار هم شجاعت زیادی نیاز دارد هم شما را آسیبپذیر میکند. کار دشوار این است که هم باید به اندازهٔ کافی ذهن گشودهای داشته باشید تا بتوانید خلاقیت کنید، هم باید به اندازهٔ کافی هوشیار باشید تا تنها به نظرات مهم توجه کنید.
درک اینکه چه چیزی مانع از خلاقیت میشود به همان اندازه مهم است که بدانید چه چیزی باعث پرورش خلاقیت میشود. باید به کودکان اجازه دهید کشف کنند، و بارها و بارها تلاش کنند بدون اینکه از شکست بترسند. باید به آنها یاد بدهید به دنبال تجربیات جدید باشند و انگیزههای درونی خود را تقویت کنند، نه اینکه تنها به فکر پاداش باشند. خلاقیت در افرادی تقویت میشود که هم انعطافپذیر باشند هم پشتکار و درایت کافی داشته باشند.
جمعبندی
طرز فکر رشد و خلاقیت با هم ارتباط تنگاتنگی دارند. ذهنیت رشد یعنی در فرایند تفکر انعطافپذیری خود را حفظ کنید. بنابراین اگر همهچیز مطابق میل شما پیش نمیرود یا میخواهید کار جدیدی را امتحان کنید، با ذهنیت مبتنی بر رشد احساس آزادی خواهید کرد تا بتوانید مسیر خود را انتخاب کنید. بخشی از فرایند خلاقیت این است که تشخیص دهید در هر موقعیت چه گزینههایی پیش روی خود دارید و نتیجهٔ هر بار یکسان نیست. منطقی است که فکر کنیم پاداشدادن عاملی انگیزهبخش است، اما باید توجه داشت که در حوزهٔ خلاقیت ممکن است پاداشدادن نتیجهٔ عکس بدهد. تحسین میتواند علاقهٔ ذاتی کودکان را از بین ببرد، زیرا هر کاری را تنها برای پاداش انجام میدهند.
یکی از بهترین تمرینها برای پرورش خلاقیت کودکان نقاشی است. دورهٔ آموزش نقاشی و خلاقیت در دپارتمان کودک و نوجوان مجتمع فنی تهران یک دورهٔ عمومی است که طی ۱۸ ساعت آموزش ارائه میشود. فراگیران پس از گذراندن این دوره میتوانند ترکیببندی را بهدرستی انجام دهند و توانایی دقت در پدیدهها و قوهٔ دیدن و حساسیت بصری خود را تقویت کنند. در این دوره خلاقیت در رنگ و ترکیببندی بهطور اصولی به کودکان آموزش داده میشود.
در دنیای کسبوکار امروز، تحصیلات دانشگاهی برای حفظ ارزش شما بهعنوان نیروی کار بااستعداد و کارآمد کافی نیستند. برای اینکه مزیت رقابتی شخصی خود را حفظ کنید، باید بر آموزش مستمر و مادامالعمر خود سرمایهگذاری کنید. خانواده بزرگ مجتمع فنی تهران هرساله به هزاران نفر کمک میکند تا در مسیر شغلی خود پیشرفت کنند.
اگر شاغل هستید و وقت ندارید در دورههای آموزشی حضوری شرکت کنید، مجتمع فنی تهران گزینههایی عالی برای آموزش مجازی، آنلاین، آفلاین و ترکیبی ارائه میدهد. با شرکت در دورههای کوتاهمدت مجتمع فنی تهران و دریافت مدارک معتبر و بینالمللی میتوانید با اعتماد به نفس مسیر ترقی را طی کنید و در سازمان خود به مهرهای ارزشمند تبدیل شود.
نویسنده: الیس گابریل
مترجم: بهناز دهکردی
منبع: GreaterGood
پرسشهای متداول
چه چیزهایی باعث ازبینرفتن خلاقیت کودکان میشوند؟
برنه براون میگوید انطباق با دیگران -یعنی میل به شبیه دیگران شدن- یکی از چیزهایی است که خلاقیت را میکشد. مورد دیگری که باعث ازبینبردن خلاقیت میشود چیزی است که او آن را «زخمهای هنری» میماند، یعنی واکنشهای منفی که فرد نسبت به تلاشهای خلاقانهٔ خود از دیگران دریافت میکند. این اتفاق در کودکی مخربتر است و فرد آنچنان آسیبی میبیند که از تلاش برای ادامهٔ خلاقیت خود دست میکشد.
تأثیر طرز فکر مبتنی بر رشد بر خلاقیت کودکان چیست؟
حمایت از طرز فکر مبتنی بر رشد به کودکان کمک میکند توانمندیها و خلاقیت خود را از طریق تلاش و کار بیشتر بهبود ببخشند، اما «ذهنیت ثابت» یا ذهنیتی که مبتنی بر رشد نباشد باعث میشود که آنها فکر کنند نمیتوانند تواناییها یا ناتوانیهای خود را تغییر دهند. رنه براون میگوید «برای کمک به کودکان و تقویت طرز فکر مبتنی بر رشد در آنها باید بیشتر به تلاش آنها توجه کنیم تا به نتیجهٔ تلاش آنها». مثلاً بهجای اینکه به کودک بگویید نقاشی او زیباست، از او بخواهید به جزئیات اطراف چشم یا سایهٔ یک درخت بیشتر توجه کند و همزمان تمرکز و سختکوشی او را ستایش کنید.
تأثیر پاداشدادن در خلاقیت کودکان چیست؟
منطقی است که فکر کنیم پاداشدادن عاملی انگیزهبخش است، اما باید توجه داشت که در حوزهٔ خلاقیت ممکن است پاداشدادن نتیجهٔ عکس بدهد. تحسین میتواند علاقهٔ ذاتی کودکان را از بین ببرد، زیرا هر کاری را تنها برای پاداش انجام میدهند. برخی از انواع پاداش باعث میشوند کودکان از خلاقیت خود صرف نظر کنند. پاداش باید با شایستگی مربوط به آن هماهنگی داشته باشد. اگر کودکی دارید که عاشق نقاشی است، باید به عنوان پاداش به او جعبهای مدادرنگی بدهید تا این پاداش علاقه و تلاش او را تقویت کند.
رابطهٔ خلاقیت و کنجکاوی چیست؟
محققان دانشگاه باث در بریتانیا دریافتهاند افرادی که از تجربهها و ایدههای جدید استقبال میکنند خلاقتر از سایرین هستند. والدین و معلمان باید حس کنجکاوی و تجربهگرایی را به روشهای گوناگون در کودکان تقویت کنند. مثلاً میتوانند آنها را به گشتوگذار و بازدید از مراکز فرهنگی و موزهها و پارکها ببرند. یا فرصت امتحانکردن غذاها، ورزشها و ابزارهای جدید را برای آنها فراهم کنند. حتی تجربههای جدید و ساده مانند بازیهای رومیزی جدید یا کمک در تهیهٔ شام نیز میتواند باعث شود بچهها به نوگرایی عادت کنند. باید به دنبال چیزهایی باشیم که به کودکان انگیزه میدهند و عشق به یادگیری را در آنها ایجاد کنیم تا بتوانند در مسیر خود به خلاقیت برسند.