
برای فضاهای دیجیتال یک برنامه جداگانه تعریف کنید که میزان سرمایهگذاری لازم در بازاریابی دیجیتال را تعیین کند و رویکرد شما را به مدیریت بازاریابی دیجیتال تغییر دهد.
برای فضاهای دیجیتال یک برنامه جداگانه تعریف کنید که میزان سرمایهگذاری لازم در بازاریابی دیجیتال را تعیین کند و رویکرد شما را به مدیریت بازاریابی دیجیتال تغییر دهد.
در رسیدن به اهداف مشترک نقش ایفا میکنند. اما این نوع از مدیریت همیشه وجود نداشته است. این رویکردی است که به آن مدیریت هدفمحور میگویند، یعنی سیستمی که به دنبال همسو کردن اهداف کارکنان با اهداف سازمان است. در این مقاله نگاهی میاندازیم به اینکه مدیریت هدفمحور چیست. در مقاله کاربست ابزار مدیریت هدفمحور میخوانید که چگونه میتوانید مدیریت هدفمحور را برای انگیزه بخشیدن و جلب مشارکت اعضای تیم خود را به کار بگیرید. ابزار مدیریت هدفمحور پیتر دروکر نظریه مدیریت هدفمحور را ابداع و در سال ۱۹۵۴ در کتابش به نام «فعل مدیریت» منتشر کرد. این نظریه مورد توجه بسیار زیادی واقع شد و تا دهه ۱۹۹۰ بهطور گسترده مورد استفاده قرار گرفت و از آن به بعد در ابهام فرو رفت. این ایده در واقع قربانی موفقیت خود شد. زیرا این ایده به چنان بخش مهمی از کسبوکار مدرن تبدیل شد که دیگر اشاره کردن به آن بیمعناست و همه بدون اینکه بدانند از آن استفاده میکنند. امروزه این نظریه تبدیل شده است به نظریه «کارت امتیازی متوازن» که در واقع چارچوبی پیچیدهتر برای فرایندی فراهم میکند که در واقع همان فرآیند نظریه مدیریت هدفمحور است. مزایا و معایب مدیریت هدفمحور استفاده از مدیریت هدفمحور در مدیریت اعضای تیم میتواند چندین فایده داشته باشد. نخست اینکه، مدیریت هدفمحور شما را مطمئن میکند که اعضای تیمتان درباره کارشان و اینکه چگونه کار آنها به کل سازمان سود میرساند اطلاعات و درک روشنی دارند. ساده است که ببینید چرا این گونه مدیریت مفید است: وقتی افراد در یک سازمان بهخوبی با یکدیگر کار کنند، کل سازمان روان و کارآمد عمل خواهد کرد.
کارفرمایان اغلب تنها چند ثانیه وقت صرف میکنند تا تصمیم بگیرند که آیا شما به اندازه کافی برای شغل مورد نظرشان مناسب هستید و آیا ارزش دارد رزومه و نامه پوششی رزومه شما را دقیقتر مطالعه کنند یا خیر.